من برگشتم...! (به چپیه!)
یه هفته پیش اقدام کردیم به سفری بسوی ولایتمون اردبیل... که من تو این سفر تجربه کسب کردم زیاد...! سه تاشو واستون میگم؛
یکی اینکه هیچ جا مثل جنگلی که صبح تو مه بوده باشه،و ظهرش بارون بیاد و بعد از ظهر آفتاب سرخ غروب داره بهش میتابه زیبا نیست...بهشت خدا...! من این عصر زیبا رو تجربه کردم...(چقدر من رمانتیکم!)
دومی اینکه خوشی و ناراحتی از ک.ون به هم چسبیدن...! الآن میگم چرا؛ تو این سفر به روستای یکی از آشنا هامون هم رفتیم که اونجا فهمیدیم شب تو روستا یه جشن عروسی هم برگزار میشه... بابای داماد هم بابامو میشناخت و گیر داد که ما هم باید تو عروسی باشیم...؛ شب تو عروسی من با یکی دو نفر از پسراشون رفیق شدم و کلی خندیدیم؛ عروسی با سنت های اونا خیلی جالب بود... تا اینکه صبح خبر دادن که یه نفر تو جاده تراکتورش چپ کرده و مرده... داشتم از تعجب و ناباوری شاخ در میاوردم! نه بخاطر اینکه یه نفر مرده، بخاطر اینکه اونی که مرده بود همون رفیق دیشبم بود... روستا شون کلا رفت تو عزا...
سوم اینکه احمقانه ترین کار، سبقت تو پیچ جاده س... نزدیک بود همگی به فنا بریم...
این وسط دلی هم به دریا زدیم...جهنم خدا...! هوا که خیلی گرم بود و دریا رو هم که فکر کنم اگه توش آبجوش میریختی خنک تر میشد...! البته ساحل همیشه چیزای خوب هم داره...
و در آخر راهیابی تیم فوتبال انگلیس به مرحله یک هشتم، و همچنین نایب قهرمانی تیم ملی هلند و همچنین سومی تیم ملی فوتبال آلمان رو به همه تبریک میگم... قهرمانی اسپانیا هم اصلا مبارک نباشه و خیلی هم مضخرف بود...
چرا شما پسرا هروقت خواستید از سفرتون تعریف کنید مبنای اصلیتون باید کون باشه؟
چپیه؟چفیه نیست؟
آخه..واقعا متاسفم که رفیقت مرد.حالا من سراغ دارم که پدرداماد شب عروسی پسرش کاملا سرحال بود ولی فرداش مرد.
دیگه از بحث جام جهانی بیایم بیرون.
نه دقیقا همون چپیه! پسرا متوجه میشن... البته شما هم باید متوجه میشدیا ! خیلی ساده س...
آپم همساده.راستی اگه میخوای یه کانتر داشته باشی برو اینجا:http://www.statcounter.com/
از بس که پا قدمت انه! مرض داشتی با بچه ی مردم دوست شدی؟؟!! آخه تو انصاف سرت نمیشه؟ تو دل نداری؟ خب چرا باهاش دوست شدی؟!!
دریا چیزای خوب خوب داره ولی به ما که نمیدن... والا به خدا!!!!!
بهت پیشنهاد میکنم که تو پیچ سبقت بگیری. واسه من و بقیه دوستات خیلی مفیده!
یه چیز میگم ولی از من نشنیده بگیر. گوشت رو بیار...
(تو از اون دوتای دیگه خیلی بهتر مینویسی...)
به کسی نگیا... خودتم زیاد پر رو نشو... :ی
immortal:تو برو خدات رو شکر کن که الان بعد 4 سال سالمی!!
دنیا اینطوریه دیگه.....!
اولا که تبریک میگم بهت ، چون خودت عقلت کشید (به چپیه!) رو بنویسی !
دوما که منم مث خودت خیلی رمانتیکم !
سوما که واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم که یارو مرد !
چهارما که گفتی دریا و ساحل ! پست من یادت نمیاد ؟ اشاره ی غیر مستقیم ! ایمو گذاشته بود ! (حالا چه ربطی داشت !)
پنجما ، اسپانیا !!!
و در آخر ، آریان تو با این یکی دوتا پست چجوری فهمیدی هادی بهتر مینویسه ؟!! هرچند که اگه اینجوری باشه کاملا طبیعیه ! بچه داره از صب تا شب درس میخونه !...
وبلاگ را به روز کرده ام ، خوشحالم میکنید اگر سر بزنید !
تجارب بسیار مفیدی بود که در اختیار ما قرار دادی...واقعا من زندگیم رو مدیون تو هستم...تو مسیر زندگی من رو عوض کردی!
...
راستی یادم رفت بهت بگم ما یه همسایه داشتیم همه ی این اتفاقا عینا براش افتاده بود...دیروز رفت زیر تریلی مرد!!
سام نه علیکم. بچه ها اگه خواستین به ما هم سر بزنین.
آپـــــم !!
واااااااااای
علاقه ی زیادی به کل کل دوباره داری ؟؟
اخه موضوع نداریم !
immortal:الان با کی کار داری شما؟؟
Red beetlE( هادی): الآن چی گفتم من مگه؟! داستان کل کل چیه؟
فکر کنم منظور نیکی به من بود آخه من پیشنهاد دادم(البته به شوخی)که اینجا که وبلاگ خودتونه یه کل کل تازه راه بندازید حال کنید!!
باهات موافقم
اصلا مبارک نیست
immortal:فقط آلمان و هلند!!
Red beetlE: فقط آلمان و هلند!!
زمان ثبت : چهارشنبه 16 تیر 1389 ساعت 22:39
نویسنده : نیکی
سلامممممممممممممممممممممم
ااا ؟؟
به به مبارکهههههههههههههههههههه !
شما هم کشیدن تو این راه ؟؟
موفق باشی !
ببخشید
باشید !!!
-----------------------
پاسخ:
پایه ای کل کل کنیم؟1اینجا دیگه مال خودمونه به کسی ربطی نداره!!
------------
این جواب شما ها بوده دیگههه .
immortal:این جواب رو محمدرضا نوشته!!
در رابطه با موضوع کل کل هم باید با خودش صحبت کنی!!!
کی ؟؟؟؟؟!! نه تورو خدا
اصلا بیخیال . اشتباه شد !!!! :(
آهان.یه لحظه مغزم به سمت راست هدایت شد.
جواد جون اون جوابو سینا ننوشته من وقتی رمز وبتو فهمیدم یه خورده به نظرا جواب دادم...اینم من نوشته بودم:دی
immortal:مثلا من به تو اعتماد کرده بودم و اون دفتر رو داده بودم دستت!!
این جوونا چه کارا که نمیکنن ! ممد من به تو چی بگم ؟ لا اله الا الله ...
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام
بازگشته افتخار امیز خودم رو به دنیای برو بکس الاف نتی تبریک میگممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
چه دوران بدی بود خداییش
برگشتم اما درد ناک 4 تا امپول زدم سوراخ سوراخ شدم اینقدرم صدام قشنگ شده جاتون خالی
فعلا
اما خدایی خیلی دلم واسه همه تنگ شده بود
آیا از درس خواندن خسته شده اید؟!
آیا نمیخواهید درس بخوانید؟!
پس به وبلاگ ما بیایید!!
آپم!
آپم
چه دفتری بوده اون دیگههه .
آپیم
سر بزن
سلام مرسی که اومدی .
ما توجاده کندوان تا پیچیدیم دیدیم یه ماشینه از لاین ما همینجوری چراغ میزنه میاد اگه کنار جاده جا نداشت میرفتیم تو دره!!!
سلام
راستش خب اون موقع که کل کل بود ترسیدم ادرس وب و بذارم
بعدشم که حل شد یادم رفت دیگههه !!!
immortal:ترس...؟!
با یه پست پارازیتی آپم...
حتما بیایید
سلام دوست عزیز آنها از تفکر میترسند واز کسانی که فکر میکنند پس تولید فکر کنیم وبلاگ خوب و پرباری دارین خوشحال میشم در راه آزادی و آگاهی با هم همکاری کنیم اگه مایل بودین تبادل لینک کنیم اگه خواستین منو به اسم آگاهی لینک کنین و خودتون هم بگین به چه اسمی لینکتون کنم ممنون میشم
مصلحت امروز ایران در دستهای ماست. آیندهی ایران در سر زانوان ماست که نمیخواهیم در برابر شنیعترین استبداد عصر خویش زانو بزنیم. استبدادی که نه بر تن ما که میخواهد بر جان ما حاکم شود.
وبلاگی در مورد شریعتی دارم خوشحال میشم با هم تبادل لینک کینم
بخشید دیر اومدم...
هر چی باشه هم رگ مایی دیگه!
راستی منم آپم!
آپ کنین دیگه ، خوبه سه نفرینا ...
Red beetlE: قراره بین این آپو اون آپ حداقل 4،5 روز فاصله باشه... من الآن یه پست دارم واسه 5 روز دیگه... درضمن حالا حالا ها دو نفریم... سینا طی مسایلی فعلا نیست...
بله ترس
خب ترسیدم کار کل کل به اون جا هم برسه و اینا دیگههه
نگرفتی ؟؟ نه ؟؟؟ ( مطلب و می گمممما !! )