سنگ پای قزوین

سنگ پای قزوین...

سگ سنگ پای قزوین میرزه به روی بعضی ها...

آخه یکی نیس بگه اول بفهم چی میگی ٬ بعد بیار رو زبونت٬بعد باز کن گاله رو!!!

دوهفته پیش میگفتن:

دولت مصر باید بدونه که مردمش بیدار شدن...

مردم میفهمن که دیگه چی داره میگذره تو مملکت...

دولت مصر نباید خطوط تلفنی و سرعت اینترنت رو کم کنه!

چون این کارا رو جوونا دیگه اثر نداره

دولت فقط و فقط داره به ضرر خودش این کا را رو انجام میده و با این کارا خودش رو کوچیک میکنه!!

مبارک آخه تا کی میخوای به دیکتاتوریت ادامه بدی؟!

مردم دیگه نمیخوانت...

اعتراضشون رو نمیبینی؟!

نگاهی به میدان تحریر انداختی؟!

این حضور میلیونی دولت دیکتاتوری رو نمیخواد!!

آقا جون دوست ندارن دیگه...

اینا رو میگفتن اما از آینده خبری نداشتن...

شاید هم داشتن و دیگه به این سنگِ پا بودن عادت کردن!!

دیگه کسی نیست اینا رو برگردونه به خودشون!

مصر دیگه پارازیت نمینداخت...

مصر دیگه این مردم وحشی رو نداشت...

مصر این م.ا.م.*.ر های نا مرد رو نداشت!

مصریا به اموال عمومی زیاد خسارت نمیزدن! اما اینجا فقط و فقط به عشق شکوندن شیشه و اینجور اسگل بازی ها میرن تظا**هرات...

این همه جمعیت اومدن تو خیابون های مصر اما واقعا آتیش و آمبولانس واقعا کم دیده شد اما اینجا یه همچین جمعیتی اگه جمع شه بیشتر از آدم ها باید آمبولانس بیارن!!

این تظاهرات فقط و فقط به سطل آشغال ها و موتور ها و لاستیک ها ضرر رسوند!!

سطل هایی که میگفتن "بزن لامصب بزن دیگه .آتیش بزن منو دیگه،آتیش بزن و راحتم کن،آتیشم بزن که آتیش گرفتن هم وطنمهام رو نبینم(اونم جزئی از ایران میشه دیگه)"

آدم وقتی که اخبار های ساعت هفت - 20 و 30 - 10 شب رو میبینه از خودش متنفر میشه!!

چه رویی...

پس الان همه با هم یکصدا و هم صدا با نماینده های خیلی خیلی خیلی محترم و آدم حسابی و شهری مجلس میگوییم:مو*س*وی و کر*و*بی اعدام باید گردند!

آدم دلش واسه خودش میسوزه با این نماینده ها!

*این پست رو من دیشب نوشتم اما ریده بود به قالب وبلاگ و سیاهش کرده بود

به خاطر همین پست قبلی رو نوشتم!

تو یه روز دو تا پست نوشتم ولی این پست رو دلم نمیاد بدون پپپپپپپخخخخخخخخ کردن به پایان برسونمش!!

پوکه هاش هم نمیخواد بگیرید!