بخشنامه
در راستای اینکه جناب آقای نیکزاد اخیرا اعلام کرده که "آشپزخانه ی اوپن غیر اسلامی و ممنوع است."بخشنامه ای تنظیم شده و ابلاغ شده...!
بخشنامه:
برای اسلامی شدن کامل مسکن در کلیه شهر ها,شهرستانها,ادارات,اماکن عمومی,خصوصی و روستاها و بخش ها و سفارتخانه های ایران در کلیه مناطق ایران وجهان بشرح زیر ابلاغ شده و لازم الاجرا میباشد و تخلف از مواد آن جرم و متخلف محاکمه خواهد شد!!!
ماده یک:کف پوش خانه حق ندارد لیز باشد,اشیا لیز از قبیل کاشی,سرامیک و پارکت واکس خورده (!)چرا که کف پوش لیز احتمالا باعث سقوط بانوان خانه و افشای اسرار نظام گشته و ضربات جبران ناپذیر اخلاقی و ناموسی ممکن است بزند.لذا از بکار گرفتن هر نوع کف پوش لغزنده خودداری نموده.مضافا هر نوع کف پوش زبر که باعث ایجاد قلقلک و در نتیجه خنده های موهن و مستهجن شود در ایام عزاداری(ماههای محرم,شعبان,رمضان,ذیحجه,ذی القعده,شوال,بهمن,خرداد و دیگر ماههای سال) ممنوع میباشد.
ماده دو:ویوی خانه غربی نباشد!!بطوری که پنجره ها,در خانه,بالکن,تراس,پنت هاوس,تراورس,الوار,سیفون,پمپرز,جکوزی و هیچ چیز دیگر خارجی در تراس قرار نگیرد و هیچ ویویی به طرف غریبان فاسد و اومانیست(مرگ بر اسرائیل)نبوده و ویوی خانه به طرف شرق از مسکو تا کاراکاس مجاز میباشد!
در مواردی که ویوی غربی داشته باشد گل بگیرند و در جهت معکوس باز کنند!!!
ماده سه:خانه حتی الامکان کلنگی باشد تا در هر فرصت دولت و مسئولان دلسوز نظام بتوانند آن را بعنوان یکی از پروژه های جدید دولت افتتاح نموده.کلنگ,روبان سه رنگ,قیچی(قمه و چاقو هم قبوله) آماده باشد و آدرس را با دفتر ریاست جمهوری و واحد سیار صدا و سیما هماهنگ نمایند.
ماده چهار:اتاق خواب آکوستیک,بدون پنجره,حتی الامکان با یک دیوار اضافه ساخته شود.از نصب و ساخت تخت,کمد و هرچیزی که حسن آقا بتواند در آن قایم شود یا زیر آن برود اکیدا خودداری شود(!)تخت باندازه ای باشد که فقط بتوانند روی آن بخوابند و هر نوع غلت زدن در آن حکم محاربه با امام زمان و همکاری با استکبار جهانی و ایکبیری های داخلی محسوب میگردد...!
ماده پنج:خانه اندرونی و بیرونی داشته باشد .خانه ها اعم از اتاق مجردی,یا ادارات دولتی,ویلا,آپارتمان,در هر اندازه باید دارای اندرونی و بیرونی باشد.کسانی که نمیتوانند اندرونی و بیرونی خانه را تفکیک کنند سریعا به بهشت زهرا مراجعه کنند.
ماده شش:خانه دید نداشته باشد.هیچ خانه ای حق ندارد به خانه مجاور دید داشته و نگاه کنند.همچنین داشتن دختر همسایه برای کسی که پسر دارد و بالعکس ممنوع میباشد و بچه های همسایه حداکثر میتوانند به سن تمیز برسند و کسانی که پسر همسایه دارند باید جلوی رشد دخترانشان را گرفته یا به محلی که همسایه نداشته باشد مراجعه کنند!!!
ماده هفت:هر نوع ساخت مناره ممنوع است.از این تاریخ ساخت انواع چیز دراز اعم از ستون مدل یونانی,مدل اصفهان گرد,ستون معمولی,مناره و هرنوع چیز دیگر در معرض عام و بخصوص در ساعات روز ممنوع است.بجای ستون از حالت شبیه باتوم با ذکر ماخذ و یا بطری استفاده شود.
ماده هشت:ساختن گنبد بدون داشتن دلیل شرعی و در حالت تحریک کننده ممنوع است و چون به طور کلی تحریک کننده است تا اطلاع ثانوی ساخته نشود و اگر ساخته شده است هیچ کس حق دیدن آن را ندارد و نباید دید داشته باشد...!
پایین نوشت هم نداریم!!!
من/تجربه/بهشت/جهنم/آلمان/...
من برگشتم...! (به چپیه!)
یه هفته پیش اقدام کردیم به سفری بسوی ولایتمون اردبیل... که من تو این سفر تجربه کسب کردم زیاد...! سه تاشو واستون میگم؛
یکی اینکه هیچ جا مثل جنگلی که صبح تو مه بوده باشه،و ظهرش بارون بیاد و بعد از ظهر آفتاب سرخ غروب داره بهش میتابه زیبا نیست...بهشت خدا...! من این عصر زیبا رو تجربه کردم...(چقدر من رمانتیکم!)
دومی اینکه خوشی و ناراحتی از ک.ون به هم چسبیدن...! الآن میگم چرا؛ تو این سفر به روستای یکی از آشنا هامون هم رفتیم که اونجا فهمیدیم شب تو روستا یه جشن عروسی هم برگزار میشه... بابای داماد هم بابامو میشناخت و گیر داد که ما هم باید تو عروسی باشیم...؛ شب تو عروسی من با یکی دو نفر از پسراشون رفیق شدم و کلی خندیدیم؛ عروسی با سنت های اونا خیلی جالب بود... تا اینکه صبح خبر دادن که یه نفر تو جاده تراکتورش چپ کرده و مرده... داشتم از تعجب و ناباوری شاخ در میاوردم! نه بخاطر اینکه یه نفر مرده، بخاطر اینکه اونی که مرده بود همون رفیق دیشبم بود
... روستا شون کلا رفت تو عزا...
سوم اینکه احمقانه ترین کار، سبقت تو پیچ جاده س... نزدیک بود همگی به فنا بریم...
این وسط دلی هم به دریا زدیم...جهنم خدا...! هوا که خیلی گرم بود و دریا رو هم که فکر کنم اگه توش آبجوش میریختی خنک تر میشد...! البته ساحل همیشه چیزای خوب هم داره...
و در آخر راهیابی تیم فوتبال انگلیس به مرحله یک هشتم، و همچنین نایب قهرمانی تیم ملی هلند و همچنین سومی تیم ملی فوتبال آلمان رو به همه تبریک میگم... قهرمانی اسپانیا هم اصلا مبارک نباشه و خیلی هم مضخرف بود...
جشن و پایکوبی یا سوزش...؟
این دو روز تعطیلات اضافی درسته که برای بعضی ها خوشحال کننده بود اما برای من چیزی جز سوزش نداشت...!
پنجشنبه ظهر بود که یه دفعه نمیدونم چی شد بابام گفت بزنیم بریم به سمت دیار بعدشم تا یکشنبه صبح از راه شمال برگردیم ما هم که از خدامون بود سریع وسایل و جمع و جور کردیم راه افتادیم!!
جاتون خالی واقعا خیلی حال داد مخصوصا جاده اسالم-خلخال که ساعت 6 صبح از اونجا رد شدیم و اگه کسی رفته باشه میدونه صبح اول وقت از اون جاده حرکت کردن چه حالی داره مخصوصا که مه گرفته باشه که یکی از بهترین و قشنگ ترین جاده های ایران میشه!!
بخاطر اینکه وقت نبود و زود باید برمیگشتیم نتونستیم زیاد تو دهاتمون بمونیم و تا بعد از ظهر اونجا یه چرخی زدیم و سریع رفتیم سمت سرعین که هواش خیلی ردیف بود و وقتی شما تو گرمای کرج ک.و.نتون پاره میشد ما داشتیم از سرما میمردیم!!!
از سرعین هم با عجله رفتیم اردبیل و آستارا که از اونجا گرما شروع شد و یه دفعه نمیدونم چی شد که کولر ماشین به گا رفت و ما هم کم کم در حال به گا رفتن بودیم که رسیدیم دم ساحل که اونجا باز هوا خنک تر بود!!!
ساعت 6 بود که از دریا بسمت کرج داشتیم حرکت میکردیم که خبر رسید که ا.ن باز گه کاشته(البته برای ما) و دو روز دیگه رو بخاطر گرمای شدید(آره جون عمش) تعطیل کرده...!
اگه براتون پیش اومده باشه که از ته اعماق بسوزید میفهمید چه حالی داشتم اگه هم پیش نیومده باشه ایشالله قسمتتون بشه و بفهمید چه حالی داره!!!
از اول قرار بود که هادی اولین پست رو بنویسه که نمیدونم چرا آپ نکرد و اصلا قرار نبود من اولین پست رو بذارم اما به دلیل اینکه شما بازدید کننده ها عاجزانه از ما خواستید که آپ کنیم ما هم حرفتون رو قبول کردیم و اولین پست رو نوشتیم تا برید حال کنید...!
نایب قهرمانی تیم ملیهلندرو هم به همه تبریک میگم!!!
سان.سور
سلام
اول به طرفدارای اسپانیا تبریک میگم (چون خودمم یکی از اونام) حقشون بود قهرمان بشن. بعد شم میخوام یه انتقادی از صدا و سیما بکنم.
مگه کسی اینا رو مجبور کرده که جشن قهرمانی رو نشون بدن، بعد هر وقت که دوربین میره رو تماشاچیا نشون بدن گل اینیستا آفساید بوده یا نه!
یعنی فکر میکنن که مردم ایران اونقدر جنبه ندارن که با دیدن یه دختر/زن تو تماشاگرا تحریک میشن؟
کارشون اونقدر ضایعس که دیشب مجریه خودشون(جاودانی) هم خندش گرفته بود!
*ببخشید دیر شد، بچه ها مسافرت بودن منم هیچی پیدا نمیکردم پستش کنم.
*این اولین پستی بود که من به تنهایی تو وبلاگ گذاشتم ، پس اگه جاییش سوتی دادم زیاد گیر ندید....
*جام جهانی هم تموم شد...
ما هستیم...
علیک سلام...
شما که داری این پست و میخونی، اگه خودت وبلاگ داری بپیچ تختش کن ... دیگه وبلاگ نویسی هم خز شد...
از طرفی اینجا(بلاگ اسکای) جا واسه هممون خیلی کوچیکه...اضافی ها زودتر خلوت کنید...(اشاره به اتک، پاک کننده تک)
خلاصه این که آره دیگه... ما هستیم...!
همین.
* لوگو رو هم با paint درست کردیم!... سروری میکنه واسه خودش...
* عنوان وب رو هم که دیگه فکر کنیم همه میدونید داستانش چیه...