جشن و پایکوبی یا سوزش...؟

این دو روز تعطیلات اضافی درسته که برای بعضی ها خوشحال کننده بود اما برای من چیزی جز سوزش نداشت...!

پنجشنبه ظهر بود که یه دفعه نمیدونم چی شد بابام گفت بزنیم بریم به سمت دیار بعدشم تا یکشنبه صبح از راه شمال برگردیم ما هم که از خدامون بود سریع وسایل و جمع و جور کردیم راه افتادیم!!

جاتون خالی واقعا خیلی حال داد مخصوصا جاده اسالم-خلخال که ساعت 6 صبح از اونجا رد شدیم و اگه کسی رفته باشه میدونه صبح اول وقت از اون جاده حرکت کردن چه حالی داره مخصوصا که مه گرفته باشه که یکی از بهترین و قشنگ ترین جاده های ایران میشه!!

بخاطر اینکه وقت نبود و زود باید برمیگشتیم نتونستیم زیاد تو دهاتمون بمونیم و تا بعد از ظهر اونجا یه چرخی زدیم و سریع رفتیم سمت سرعین که هواش خیلی ردیف بود و وقتی شما تو گرمای کرج ک.و.نتون پاره میشد ما داشتیم از سرما میمردیم!!!

از سرعین هم با عجله رفتیم اردبیل و آستارا که از اونجا گرما شروع شد و یه دفعه نمیدونم چی شد که کولر ماشین به گا رفت و ما هم کم کم در حال به گا رفتن بودیم که رسیدیم دم ساحل که اونجا باز هوا خنک تر بود!!!

ساعت 6 بود که از دریا بسمت کرج داشتیم حرکت میکردیم که خبر رسید که ا.ن باز گه کاشته(البته برای ما) و دو روز دیگه رو بخاطر گرمای شدید(آره جون عمش) تعطیل کرده...!

اگه براتون پیش اومده باشه که از ته اعماق بسوزید میفهمید چه حالی داشتم اگه هم پیش نیومده باشه ایشالله قسمتتون بشه و بفهمید چه حالی داره!!!

از اول قرار بود که هادی اولین پست رو بنویسه که نمیدونم چرا آپ نکرد و اصلا قرار نبود من اولین پست رو بذارم اما به دلیل اینکه شما بازدید کننده ها عاجزانه از ما خواستید که آپ کنیم ما هم حرفتون رو قبول کردیم و اولین پست رو نوشتیم تا برید حال کنید...!

نایب قهرمانی تیم ملیهلندرو هم به همه تبریک میگم!!!